تعریف اصطلاحی آیین دادرسی مدنی

دراصطلاح حقوقی آیین دادرسی مدنی در دو معنا بکار رفته است :

اول- آیین دادرسی به معنای اخص

آییـن دادرسی به معنای اخص عبـارت است از مجموع مقررات و تشریفاتی که بـاید از سوی اصحاب دعـوی در مقام مراجعه به محاکم حقوقی برای دادخواهی و رسیدگی به دعوی و از سوی محاکم حقوقی در مقام رسیدگی به دعوی و صدور رای و اجرای حکم باید رعایت گردد.

در نتیجه در آیین دادرسی به معنای اخص ممکن است شامل موارد ذیل باشد:

چگونگی اقامه دعوی و قواعد راجع به تنظیم دادخواست ، شیوه ابلاغ اوراق دعــوی به طرفین ، گواه و کارشناس

شیوه رسیدگی دادگاه به دعوی و دلایل طرفین ، شیوه صدور رای و اجرای حکم، درخواست تجدید نظرخواهی فرجا مخواهی و نحوه رسیدگی مراجع تجدیدنظر و دیوانعالی کشور و غیره

دوم- آیین دادرسی به معنای اعم

در آیین دادرسی به معنای اعم علاوه بر آیین دادرسی به معنی اخص قواعد و مقررات راجع به تشکیلات قضایی و صلاحیت محاکم نیز بحث می شود.

موارد شمول آیین دادرسی مدنی

ماده یک قانون آیین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی وانقلاب مقرر داشته است:

"آیین دادرسی مدنی مجموعه اصول و مقرراتی است که در مقام رسیدگی به امور حسبی و کلیه دعاوی مدنی و بازرگانی در دادگاههای عمومی ، انقلاب ، تجدیدنظر، دیوانعالی کشورو سایر مراجعی که بموجب این قانون موظف به رعایت آن می باشند بکار می رود."

                                                                       1

 

آیا قانون آیین دادرسی مدنی شامل امور حسبی هم می شود؟

 

تا قبل ازتصویب قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 و تشکیل دادگاههای عمومی وانقلاب رسیدگی به امور حسبی تابع قانون  امورحسبی بود اما با تصویب این قانون ، محاکم در رسیدگی به امور حسبی نیز موظف به رعایت این قانون شده اند و قانون امور حسبی از این حیث نسخ ضمنی شده است .

ماده 529 قانون آیین دادرسی مدنی مقرر داشته که قوانین و مقررات مغایر با این قانون ملغی می گردد در نتیجه می توان کفت با تصویب قانون آیین دادرسی مدنی آن بخش از امور حسبی که در قانون اخیرالتصویب در مورد آن حکمی وجود ندارد و مغایر با این قانون نیست به قوت خود باقی بوده و قابل اجرا می باشد اما آن بخش از مقررات قانون امور حسبی که با قانون آیین دادرسی مدنی مغایر بوده منسوخ می باشد.

آیا رسیدگی در دیوان عدالت اداری نیز تابع این قانون است؟

رسیدگی در دیوان عدالت اداری تابع آیین دادرسی دیوان مصوب 1379 با اصلاحات سال 84 می باشد که با استناد به ماده 23 قانون سابق دیوان از سوی هیات عمومی دیوان تنظیم و به تصویب رئیس قوه قضاییه رسیده است.

بنابراین رسیدگی به دعاوی دیوان عدالت اداری مطابق با آیین نامه دیوان عدالت اداری مصوب 9/3/1385 مجلس شورای اسلامی و قانون مصوب 25/9/1385 مجلس شورای اسلامی و قانون مصوب 25/9/1385 مجمع تشخیص مصلحت نطام بوده که در تاریخ 1/12/1385 لازم الاجرا گردیده است مگر در مواردی که به قانون آیین دادرسی مدنی ارجاع گردیده باشد که از جمله می توان به مواد 48،21،23،29،33 قانون دیوان عدالت اداری اشاره نمود.

چند نکته مهم

 

 

1- مطابق با ماده 9 قانون آیین دادرسی کیفری متضرر از جرم علی الاصول می تواند برای جبران ضرر و زیان ناشی جرم و احقاق حق خصوصی خویش دعوای مدنی را در دادگاههایی که به جنبه کیفری رسیدگی می کند اقامه نماید که در اینصورت بموجب ماده 11 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1378 مدعی یا شاکی می تواند پس از آنکه متهم تحت تعقیب قرار گرفت اصل یا رونوشت تمامی دلایل و مدارک خود را به مرجع تعقیب تسلیم نماید که دراین خصوص مطالبه ضرر و زیان مستلزم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی می باشد.

2- نمی توان قانون آیین دادرسی را بعنوان قانون عام در امور کیفری تلقی کرد اما چنانچه برای امور غیر کیفری در مرجعی ترتیب خاصی پیش بینی نشده باشد اقدام براساس قانون آیین دادرسی مدنی توجیه پذیر خواهد بود.                                                                                        

فواید و اهمیت های آیین دادرسی مدنی

 

1- نظم عمومی ایجاب می کند که هرگاه حقی مورد تضییع قرارگرفت دراینصورت صاحب حق بجای توسل به زور و اعمال قدرت فردی به اتکا به قانون آیین دادرسی به مراجعه به محاکم قانونی مطالبه حق نماید.

2- بـا رعـایت قـواعد آیین دادرسی مدنی محـاکم صحت دعـاوی را تشخیص داده و شرایـط آنـرا بررسی نمـوده و احقاق حق می نمایند.

3- ایجاد قواعد حقوقی که حقوق و تعهدات اشخاص و حدود آنرا تعیین می کند به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیازهای عدالت و انصاف باشد و تدوین مقررات دادرسی به مفهوم اعم می تواند متمم و مکمل این قواعد باشد.

4- ایین دادرسی مدنی ضمانت اجرای حقوقی را برعهده دارد که رد مقررات تعیین کننده برای اشخاص پیش بینی شده است.

5- قانون آیین دادرسی مدنی اگر خوب تدوین شود و واجد شرایط لازم باشد یعنی سادگی ، کم خرجی، سرعت دراجرا داشته باشد از بی نظمی در جامعه جلوگیری می شود و قانون در جامعه اعمال می گردد.

6- این قانون با اینکه ناظر بر طریقه احقاق حق و تشریفات رسیدگی به دعواست همچنین حقوق اشخاص را در قبال تعدی و تبعیض احتمالی متصدیان امر قضا حفظ می کند.

7- اگر قاضی مقید به طریقه و شکل رسیدگی در دعاوی نباشد نمی توان اعمال اورا کنترل کرده و از سو استفاده های احتمالی جلوگیری نمود.

 

8- این قانون واصحاب دعوی فرصت یکسانی برای دادخواهی ،تنظیم دادخواست، ارائه دلایل، اثبات دعوی ف دفاع از دعوی، تجدیدنظرخواهی و غیره را می دهد یعنی هم خواهان و هم خوانده می توانند دفاعیات خود را مطرح نمایند.

9- قانون ایین دادرسی موجب می شود صلاحیت محاکم و وظایف دادرسان و متصدیان دفاتر و ماموران ابلاغ و اجرا و کارشناسان وغیره تعیین شده واشخاص تکلیف خود را بدانند تا در صورت تخلف طبق قانون برخورد گردد.

10- قانون آیین دادرسی مدنی موجب می شود که رسیدگی به دعاوی در تمام محاکم قضایی بصورت یکنواخت صورت پذیرد.

                                                                                3

 




تاريخ : سه شنبه 4 آذر 1393برچسب:حقوق&آیین دادرسی مدنی 1& استاد سعادت خواه& دانشگاه آزاد اندیمشک& امینی, | 10:14 | نویسنده : صادق امینی زاده |
  • روز مهدی
  • پارک ایران